سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیئت جوانان منتظر المهدی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

فرقه ی شیطان پرستی

فرقه های منحرف بر سر راه جوانان

در حال حاضر، بیش از 1400کانال ماهواره ای در کشور در حال دریافت است و با توجه به جذابیت های این برنامه ها که با ذائقه جوانان منطبق است ، یکباره شاهد رشد قارچ گونه گردهمایی ها و فرقه های منحرفی مانند: رپ ، سپلترا، وپ ، متالیک ها، آیرون میدن ، رس ، وسپ ، عقرب سیاه و شیطان پرست ها هستیم .

اندیشمندان ، هزاره سوم میلادی را عصر دانایی لقب داده اند؛ عصری که با تکیه بر دانش و ابزار بشری ، فاصله ها معنا و مفهوم خود را از دست داده اند و در کنار این توانمندی ، صاحبان فناوری با بهره گیری از ابزارهای تبلیغاتی این بار به جای حضور فیزیکی در کشورها با استفاده از امکانات رسانه ای سعی در القای فرهنگ ها و تغییر ذائقه ها دارند.

برای نمونه ، امروز در آفریقا برای آن جوان آفریقایی اسامی کالاها بسیار آشناتر از نام شهرها بوده و ذائقه آنها به کوکاکولا و پیتزا عادت کرده است و در اوج قحطی و گرسنگی ، در اندیشه به دست آوردن عینک «ریبن» است و شاید حضور در رستوران های زنجیره ای مک دونالد از آرزوهای او باشد.

در دنیای امروز، کمتر شاهد غرش توپ و هواپیما بر فراز کشورها بوده ایم ، اما جنگی به مراتب مخرب تر از جنگ فیزیکی در گرفته است و این بار دشمن در قالب امواج وارد خانه ها شده است تا تمام داشته ها ، ارزشها و باورهایی که به انسان ها حیات می دهد، در ورطه نابودی قرار گیرد.

گردهمایی مخوف 

تحقیقات نشان می دهد؛ در حال حاضر، بیش از 1400کانال ماهواره ای در کشور در حال دریافت است و با توجه به جذابیت های این برنامه ها که با ذائقه جوانان منطبق است ، یکباره شاهد رشد قارچ گونه گردهمایی ها و فرقه های منحرفی مانند: رپ ، سپلترا، وپ ، متالیکا، آیرون میدن ، رس ، وسپ ، عقرب سیاه ، گروههایی منحرف جنسی و شیطان پرست ها هستیم که در اولین گام ، جوانان را هدف قرار داده و برخی از جوانان و نوجوانانی که ناخواسته به سمت این گروهها گرایش پیدا کرده اند، عملا این واقعیت را نمی دانند که این سرمایه گذاری های کلان ، آنها را هدف قرار داده است.

تابلوهای متحرک

سردار رادان ، فرمانده انتظامی تهران بزرگ با نگرانی از بی توجهی برخی جوانان و نوجوانان ، در این باره به خبرنگار ما گفت: در حماسه 8سال دفاع مقدس ، حضور فداکارانه جوانان این مرز و بوم ، این واقعیت را ترسیم کرد که جوانان ایرانی به دلیل اصالت و ریشه ای که با بهره گیری از آن رشد کرده اند، یک سد بازدارنده در مقابل سیاست های غارتگرانه محسوب می شوند و به همین دلیل کارشناسان و تحلیلگران صاحبان قدرتها با سرمایه گذاری های کلان خود، جوانان را هدف قرار داده و با اغواگری های کاذب ، باورها و سنتها را نشانه رفته اند تا به نوعی آنها را در حصار ابتذال و بی خبری گرفتار کرده و سیاست های خود را اعمال کنند.

رئیس پلیس تهران اضافه می کند: امروز بی توجهی به این ترفندها، موجب شده است تا شاهد باشیم جوان و نوجوانی که آینده ساز این مرز و بوم محسوب می شود، بدون توجه به عرف حاکم بر جامعه ، به تابلوی متحرک گروههای منحرف تبدیل شود و عملا به سمت و سوی بی بندوباری سوق یابد.

وی تصریح می کند: طرح امنیت اجتماعی نیز در اصل برای صیانت از فرزندان این مرز و بوم آغاز شده است زیرا این فرهنگ های منحط عملا جایگاهی در میان خانواده ها نداشته و حداقل فرآیند آن ، دامن زدن به ناهنجاری های اجتماعی است.

از فساد اخلاقی تا خودکشی دسته جمعی

دکتر بهروز پیری ، جرم شناس در ارتباط با فرقه های انحرافی می گوید: ریشه این گروهها با بی بندوباری و آزادی در روابط جنسی است ، به طوری که شالوده اجتماعی خانواده در غرب اکنون در معرض چالش جدی قرار گرفته و تولد فرزندان نامشروع تبدیل به معضلی شده است که دولتمردان کشورهای غربی را در اندیشه فرو برده ، تا جایی که در کلاسهای درس ، آموزش پیشگیری از بارداری در دستور کار سیستم آموزشی قرار گرفته است.

وی ادامه می دهد: علاوه بر آن ، بی ثباتی در خانواده ها موجب تک والدینی فرزندان بسیاری است که خود حاکی از یک بحران در زندگی اجتماعی محسوب می شود.

این جرم شناس می افزاید: گرایش به فرقه های انحرافی با اشکال عجیب و غریب که معنایی غیر از پوچی و بی هویتی ندارد، در بسیاری از مواقع موجب خودکشی دسته جمعی در میان اعضای این فرقه ها شده و شدت این بی هویتی تا آنجا پیش رفته است که برخی از فرقه ها از جمله شیطان پرست ها اقدام به آزار و اذیت همدیگر می کنند.

آمار بالای جرم

علی دلداری ، نماینده دادستان در دادگاه های کیفری استان تهران نیز در این باره می گوید: گرایش به فرقه ها و گروههای انحرافی صرفا یک سمپاتی بی پایه و اساس است که در میان برخی از جوانان و نوجوانان به آن توجه می شود و بررسی ها نشان می دهد این افراد با علاقه به یک موسیقی خاص و استفاده از علایم و آرمهای مربوط به گروههایی مانند رپ ، متالیکا و...به نوعی سعی در خود بزرگ بینی دارند که این بزرگ بینی موجب گرایش آنها به استفاده از سیگار، مواد مخدر و قرصهای روانگردان می شود.

دلداری اضافه می کند: بررسی پرونده های قضایی حاکی از آن است که آثار جرم در میان این گروه از جوانان و نوجوانان رو به افزایش است و پس از مدتی ، این افراد به انسان های مسخ شده ای تبدیل می شوند که به دلیل اعتیاد به مواد و قرصهای افیونی و روانگردان هیچ اراده و اختیاری از خود ندارند. ضمن این که نباید فراموش کرد قانون ، برخورد با پوششهای این چنینی و استفاده از آرم و برچسب های مربوط را مورد تاکید قرار داده است. لذا انتظار می رود؛ والدین با هوشیاری کامل ، آموزش های لازم با نمونه و مستندات مربوط به انحراف این فرقه ها را به فرزندان خود ارائه کنند تا آنها با واقعیت های پنهان این قبیل مسائل بیشتر آشنا شوند.   

لباست را به شیطان می فروشی؟

مدل مو

گرایش برخی جوانان به مد های غربی، آن هم از روی ظاهربینی و غفلت از معانی برخی مدل های مورد استفاده درمو و پوشاک، نشان دهنده فکر نکردن این جوانان در مورد فلسفه ظهور چنین مد هایی است که عمدتا سرمایه داران یهود و آمریکایی از آن حمایت می کنند تا جوانان را در غفلت و سطحی نگری نگه دارند.  

هر قدم که درخیابان های شهر برمی داری پدیده های جدیدتری به چشمانت می خورد و فکرمی کنی که از خوابی چند ساله بیدار شدی و مثل اصحاب کهف با این جامعه فاصله زیادی داری.

این روزها برخی از جوانان جامعه که بخش بزرگی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند بدون توجه به عوامل دخیل، اقدام به پیروی از مد های غربی کرده و برخی از آن ها حتی بی خبر از فلسفه بوجود آمدن این مدها تنها به لحاظ ظاهربینی از آن استفاده می کنند.

برای مثال می توان استفاده از لباس هایی که نماد شیطان پرستی برروی آن ها نقش بسته و یا آرایش موهای خود به مدل هایی که مخصوص هم جنس بازان غربی است و جوانان ما تنها صورت زیبای آن مدل را در نظرمی گیرند بدون اینکه به هجمه این بی فرهنگی توجه داشته باشند را مطرح کرد .

شیطان پرستی پدیده ای است که در قرن 19 در انگلستان تاسیس شد و سرمایه داران یهود و آمریکایی از آن حمایت می کنند، استفاده از مواد مخدر و انجام مراسم مبتذل جنسی، کار روزانه شیطان پرستان است.

رپ(Rap )و هوی متال( Heavymetal ) نیز طرفداران زیادی بین نوجوانان پیدا کرده است. رپ از اصلی ترین سبک های موسیقی است که در آن از رکیک ترین الفاظ استفاده می شود و شنونده را به پرخاشگری، خشونت، وحشت، بی نظمی، مرگ، درد، سرعت و وهم دعوت می کند.

جوانانی که از این گروه ها تقلید می کنند لباس و مدهای خود را به شکل افراد این گروه ها در می آورند.

به گفته خود این جوانان بعضی ازمدل های مو عبارتند از: تن تنی، میکروبی، تیفوسی، تاج خروسی، دم اردکی، آناناسی، فشن (Fasion) و سیخ تو پیریز!

مصطفی 20 سال دارد و دانشجوی رشته اقتصاد است. او در مورد مد مو می گوید: "الان موی کوتاه مده اول حجم مو رو کم می کنن که وقتی مو میره بالا خودش سیخ می ایسته یه خورده هم جلوش رو میدن پائین روی پیشونی".

وی اضافه می کند: "سال گذشته مو را بلند می گذاشتن و کلاً به حالت سیخ رو به بالا در می آوردن. افرادی که الان اینجورین زیاد روی مد نیستن".

مصطفی در مورد هزینه هفتگی که برای آرایش مو پرداخت می کند می گوید: "بستگی داره که تو یک هفته چند بار بیرون برم یا چند بار با دوستان جنس مخالف قرار داشته باشم یا چند بار مهمونی و پارتی برم. ولی به طور متوسط الان که دانشگاه می رم و زیاد وقت ندارم دو تا سه بار در هفته می رم آرایشگاه ، تابستون هم که بیشتر پارتی می رم و با آنها قرار می زارم چهار تا پنج بار در هفته. هر بار فقط برای حالت دادن و اتو کشیدن و چسب زدن پنج هزار تومن هزینه می کنم. برای کوتاه کردن هم هشت تا 9 هزار تومن که روی هم 14 تا 15 هزار تومن میشه. البته در طول ماه دو تا سه بار کوتاه می کنم".

این جوان برای درست کردن ابرو که شامل برداشتن زیر و بالای ابرو و کشیدن خط ابرو است دو تا سه هزار تومان پرداخت می کند. او در خصوص مدل مو می گوید: "آرایشگاه ها ژورنال هایی دارن و مدل هاشون رو از ماهواره در می آرن ولی من هر مدلی که بهم بیاد می زنم".

مصطفی در خصوص رفتار والدین خود می گوید: "توی خونه سعی می کنم که منو اینطوری نبینن. مثلاً سعی می کنم طوری ابرو بردارم که معلوم نشه. اگه هم معلوم بشه زیاد حساسیت نشون نمی دن ولی به مو حساس هستن، وقتی می خوام برم خونه موهام رو می شورم که معلوم نشه".

او در خصوص انگیزه اش از این کار و میزان بها دادن به امور دیگر (مثلاً درس خواندن) می گوید:"وقتی می رم تو خیابون ومی بینم که اکثر جوونها این شکلی هستن و طالب بیشتری دارم و اینطوری می پسندن، خب منم موهام رو اینطوری می زنم. ولی درس رو یه جوری پاس می کنم دیگه...".

آرش یکی دیگر از جوانان تهرانی که 20 سال دارد و در رشته صنایع غذایی تحصیل می کند در مقایسه با مصطفی کمتر به آرایشگاه مراجعه می کند. او در ماه چهار بار مراجعه می کند و هر بار 15 هزار تومان برای آرایش موهای خود می پردازد ولی با این حار هر دفعه که بخواهد به مهمانی برود مجبور است به آرایشگاه هم سری بزند. آرش در خصوص مدل مو می گوید: "خود آرایشگرها ژورنال دارن و ژورنال ها هم طوری هستند که همون افرادی که توی ماهواره هستند توی ژورنال هم عکسشون هست. حتی تو ژورنال ها عکس آدم های معروفی مثل دیوید بکام هم هست. ما هم مدل انتخابی رو نشون می دیم و آرایشگر هم طبق همون مدل موها رو می زنن".

از آرش در خصوص زیر ابرو برداشتن می پرسم. او می گوید: "زیر ابرو و روی ابرو بر می دارم. خط ابروهم می کشم".

وقتی می پرسم که چرا این طور می گردی؟ می گوید:"من موسیقی رپ و متالیکا رو دوست دارم. اونا تیپاشون اینجوریه، منم دوست دارم مثل اونا باشم. هم لباس هام و هم وضع ظاهریم مثل اونا می خوام باشه".

دکتر سعید اسلامی جامعه شناس است و در این باره می گوید: انجام این کار برای جوانان با انگیزه های متفاوتی می تواند باشد. یعنی می تواند فردی باشد و یا اجتماعی و فرهنگی.

وی می افزاید: این پدیده منحصر به کشور خاصی نیست بلکه در سراسر دنیا چه در شرق و چه در غرب گسترش پیدا کرده است.

اسلامی در خصوص آسیب های این رفتار می گوید: آسیب ها بستگی به نوع تهدید دارد.

اگر این پدیده هدایت شده باشد می تواند آسیب زا باشد در غیر این صورت تنها می تواند آسیب های فردی داشته باشد و آسیب اجتماعی چندانی نخواهد داشت.

وی در خصوص آسیب های اجتماعی گفت: آسیب های اجتماعی که این پدیده می تواند داشته باشد این است که این کار به صورت زنجیر وار ادامه پیدا می کند و نوجوانان دیگرازاین افراد تقلید می کنند. به همین صورت نسل به نسل ادامه می یابد و در دوره های مختلف این کار ادامه می یابد و محوریت پیدا می کند و به جای این که الگوی مناسبی برای جوانان و نوجوانان داشته باشیم این رفتار برای آنها الگو می شود.

اسلامی در ادامه می گوید: مسئله بعدی برای خود فرد است و آن انرژی و هزینه مالی است که این افراد برای مدل مو و لباس صرف می کنند. این رفتار در بین اقشار مختلف مردم وجود دارد و نوجوانان که از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نیستند دچار ناهنجاری مالی می شوند و برای پاسخ به این ناهنجاری به دنبال دزدی و... می روند. از طرفی از سوی جامعه و نگاه مردم ترد شده و دچار گوشه گیری می شوند که در نتیجه افراد انزوا طلب شده و در نهایت اجتماع پذیری این افراد دچار مشکل می شود.

دکتر اقلیما نیز در این باره می گوید: باید از این افراد پرسید که این آرایش و هزینه کردن ها چه سودی دارد وآیا با فکر کردن دست به این کار می زنند یا نه؟

او ادامه داد:اگر دلیل آن ها این بود که همه این کار را انجام می دهند پس ما هم انجام می دهیم نتیجه بی فکری و تقلید است و خانواده ها مسئول هستند زیرا که آن ها را راهنمایی نکرده اند.

منبع: خبرگزاری برنا

پرستش اما از نوع شیطانی

شیطان پرستی

قرن‌ها بعد از رنسانس یعنی در سال‌های آغازین قرن بیستم برخی از افراد به صورت  مخفیانه جریان « شیطان‌پرستی » را با ویژگی‌هایی همچون گناه‌گرایی ، ‌قتل ، ‌تجاوزات جنسی ، بی‌توجهی به مسائل توحیدی و ... پایه‌گذاری کردند.

 

اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقی‌های جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارق‌العاده و دور از ذهن ،‌ تهی‌شدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد ی را به این گروه‌ها فراهم آورد.

شیطان پرستی

یک سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروه‌های هوی متال وارد ایران شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطان‌پرستان تلقی می‌شود .  از سال‌ها پیش تاکنون این عدد با اشکال مختلف بر روی دیوارها و لباس و زیور آلات مشاهده می‌شود . 

ابزار مهمی که این گروه ها در دست دارند موسیقی است.

دلایل استفاده از موسیقی

الف . جاذبه های مجازی و حاشیه‌ای موسیقی این گروه یعنی متالیکا مانند ایجاد فضا برای روابط آزاد دختران پسران

ب. ارزان و قابل دسترسی بودن آن با توجه به ارتقاء‌تجهیزات فنی تکثیر و توزیع

ج . کاهش سطح حساسیت یا حساسیت زدایی از طریق نفوذ به خانواده‌ها ،شرکت‌ها ،‌اتومبیل‌های شخصی ،رایانه‌های شخصی بالاخره گوشی‌های تلفن همراه

روند و روالی که موسیقی متالیکا در گسترش مقوله شیطان‌پرستی تاکنون طی کرده است بسیار قابل توجه می‌باشند .

ظهور یک خواننده جدید دقیقا به مثابه یک شیطان جدید همواره جمع تازه‌‌ای از علایق و عواطف اقشار مختلف مردم در کشورهای جهان را (علی‌الخصوص جوانان) به خود جلب می‌کند.

 

شیطان پرستی

« برایان هاگ وارنر » نام اصلی فردی است که امروز به مرلین منسون یا به اختصار(MM) شهرت یافته است.

وی که اکنون علاوه بر هواداران چندین هزار نفری در اقصی نقاط جهان به عنوان شیطان بزرگ شناخته و مورد پرستش قرار می‌گیرد . مانند سایر افرادی که از چهره‌های شاخص شیطان‌پرستی به حساب می‌آیند دوران کودکی توام با سختی‌های فراوان مانند فقر و تنگدستی را سپری کرده‌است.

نقش موسیقی متال نقش حساس گسترش دامنه مخاطبین شیطان‌گرایی می باشد . از سوی دیگر با گذشت زمان خوانندگان متالیکا همه روزه بیشتر تمایلات شیطانی خود را آشکار می‌نمایند و بدین‌سان می‌توان آنها را تنها عامل تبلیغ شیطان‌گرایی معرفی کرد .

آشنایی با متالیکا

در سال 1981 یک نوازنده درام به نام « ‌لارس الریچ » با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه هوی متال را اعلام و پس از مدتی موفق به جذب افراد مختلفی می‌شود .

ارزش‌های القایی متالیکا :

 متالیکا در حقیقت ضدارزش‌هایی را ارائه می‌نماید که شامل « بازگشت به تاریکی »(محور اصلی تفکرات شیطان‌پرستان ، بی‌رحمی و تجاوزات جنسی ، فحاشی ، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی آن) می‌باشد .

 

شیطان پرستی

صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حکایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین  است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خواننده‌های راک انواع مختلف آنرا به همراه دارند

خوانندگان این گروه بر روی صحنه و در کلیپ‌های خیابانی دست به خوردن و آشامیدن میوه‌های فاسد ،خون و مردار نموده و از کثیف‌ترین گروه‌های موسیقی جهان به حساب می‌آیند .با توجه به وفور موسیقی های مبلغ این گروه ها در ایران و رویکرد برخی جوانان بی اطلاع به این نوع موسیقی و حتی چاپ کتاب حاوی متن این موسیقی ها و سرمایه گذاری زیاد دشمن در این باره بررسی و تحقیق پیرامون این موضوع و اطلاع رسانی و آگاهی افکار عمومی امری ضروری به نظر می رسد.

شیطان پرستی

 

نماد صلیب شکسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یک نماد باستانی است که در برخی فرهنگ‌های دینی همچون کتیبه‌های بر جای مانده از بودایی‌ها و مقبره‌های سلتی و یونانی دیده شده‌است .

 لازم به توضیح است این علامت سال‌ها بعد توسط هیتلر به کار رفت ،‌ لکن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطان‌پرستی کردند .

 

 

یک متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی با بیان این مطلب گفت: با توجه به گسترش روزافزون فعالیت های گروههای شیطان پرست در منطقه کشورهای اسلامی به ویژه ایران خطر این گروه ها از نظر فرهنگی و اخلاقی به مرحله بحران رسیده است.

آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کند.

 شیطان پرستان استفاده از مواد مخدر روانگردان و آزادی بی بند و باری جنسی را جزو مراسم هفتگی خود قرار داده و با توجه به اینکه شیطان را مظهر مقاومت در برابر آدم قلمداد می کنند مخالف هر صفت انسانی بوده و اخلاق و امور اخلاقی را بر خلاف باورهای خود می دانند.

شیطان پرستی

ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینکه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطان‌پرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریک انتخاب کرده‌اند .

آگاهی رسانی به نسل جوان و آموزش آنها درباره سرانجام شوم این حرکت ضد فرهنگی از طریق رسانه ها بویژه تلویزیون و مقابله قانونی با مبلغان و سرگروههای این تفکر شیطانی در کوتاه مدت می تواند از گسترش حرکت آنها جلوگیری کرده و در صورت تداوم آنها را ریشه کن کنند.

 

رئیس پلیس امنیت اخلاقی ناجا نیز چندی پیش از برخورد قانونی و قضایی با فرقه های مبتذل غربی خبر داده و عنوان کرده بود که با گروهها و فرقه های مبتذل شناسایی شده غربی مانند شیطان  پرستی، رپ و غیره که در داخل کشور دانسته یا  نادانسته و یا به طور سازمان  یافته فعالیت می کنند برخورد قانونی و قضایی خواهد شد و برخوردهای ناجا با تذکر و آگاه  سازی آغاز می شود.

 


همت کیست ؟

در کردستان، علاوه بر نیروهای رزمنده‌ای که از سایر شهرهای کشور آمده بودند، عده‌ای از نیروهای محلی هم فعالیت داشتند. در آن‌زمان، رزمندگان در میان مردم بومی منطقه کار می‌کردند و به همین خاطر کسانی که محل زندگیشان آن‌جا بود، دایم با نیروهای رزمنده تماس داشتند.

همت برای این افراد ارزش بسیاری قایل بود و همیشه افراد بومی را مورد توجه و عنایت قرار می‌داد. به سایر بچه‌ها نیز توصیه می‌کرد تا با آنها مانند برادران خود رفتار کنند.

این رفتار، تأثیر زیادی در روحیه اهالی منطقه گذاشته بود. عده زیادی از آنان جذب نیروهای اسلامی شده بودند و بقیه مردم نیز به رزمندگان محبت داشتند. بنابراین همت به دلیل دارابودن این صفات خوب، در بین مردم از موقعیت خاصی برخوردار بود. مردم نسبت به او ارادت خاصی پیدا کرده بودند و او را از جان و دل دوست می‌داشتند.

یک شب، در حالی‌که داخل مقر بودیم، یکی از بچه‌ها با عجله خودش را به ما رساند و گفت: «یک نفر از بالا صدا می‌زند که من می‌خواهم بیایم پیش شما، حاج همت کیست؟»

سریع بلند شدیم و خودمان را به محل رساندیم تا ببینیم قضیه از چه قرار است. گفتیم شاید کلکی در کار است و آنها می‌خواهند کمین بزنند. وقتی به محل رسیدیم، فریاد زدیم: «اگر می‌خواهی بیایی، نترس، بیا جلو!»

در جواب گفت: «شما پاسدار هستید؟»

گفتیم: «نه! ارتشی هستیم.»

دشمن به خاطر آن‌که نیروهایش خود را تسلیم نکنند، تبلیغات عجیبی علیه ما کرده بود و این تبلیغات موجب ترس و وحشت نیروهای دشمن شده بود.

آن شخص فریاد زد: «من حاج همت را می‌خواهم.»

گفتیم: «بیا ببریمت پیش حاج همت.»

با ترس و احتیاط جلو آمد. وقتی نزدیک رسید، دید همه پاسدار هستیم. جا خورد. فکر می‌کرد کارش تمام است ولی وقتی برخورد خوب بچه‌ها را دید، کمی آرام گرفت. او را بردیم پیش همت. پرسید: «حاج همت شما هستید؟» همت گفت: «بله! خودم هستم.»

آن کرد پرید جلو و دست همت را گرفت که ببوسد. همت دستش را کشید و اجازه نداد. آن مرد دوباره در کمال ناباوری پرسید: «شما ارتشی هستید یا پاسدار؟»

همت گفت: «ما پاسداریم.»

او گفت: «من آمده‌ام به شما پناهنده شوم. من قبلاً اشتباه می‌کردم، رفته بودم طرف ضدانقلاب و با آنها بودم، ولی حالا پشیمانم.»

همت گفت: «قبلاً از ما قهر کرده بودی، حالا که آمدی، خوش آمدی. ما با تو کاری نداریم و به تو امان‌نامه هم می‌دهیم.»

رفت جلو و او را در آغوش گرفت و بوسید. گفت: «فعلاًَ شما پیش سایر برادرهایمان استراحت کن تا بعد با هم صحبت کنیم.»

آن مرد مسلح بود. همت اجازه نداد که اسلحه‌اش را بگیریم و او همان‌طور با خیال راحت در میان بچه‌ها نشسته بود.

شب، همت برای او صحبت کرد. از وضعیت ضدانقلاب گفت و سعی کرد تا ماهیت آنها را فاش کند. آن مرد گفت: «راستش خیلی تبلیغات می‌کنند. می ‌گویند که پاسدارها همه را می‌کشند، همه را سر می‌برند و خلاصه از این حرفها.»

همت گفت: «نه! اصلاً چنین چیزی حقیقت ندارد. ما همه‌مان پاسدار هستیم و شما آمده‌اید سر سفره ما نشسته‌اید و با هم شام می‌خوریم. دور هم نشسته‌ایم و صحبت می‌کنیم، شما همه برخوردهای ما را می‌بینید.»

آن شخص محو صحبتهای همت شده بود. وقتی این جملات را شنید، به گریه افتاد. همت پرسید: «برای چه گریه می‌کنی؟»

گفت: «به خاطر این ‌که در گذشته در مورد شما چه فکرهایی می‌کردیم.»

همت گفت: «خب، حالا که برگشته‌ای عیب ندارد.»

او گفت: «من هم می‌خواهم پاسدار شوم.»

همت گفت: «اشکالی ندارد، پاسدار باش. اگر این‌طور دوست داری، از همین لحظه به بعد تو پاسدار هستی.»

آن شخص با شنیدن این حرف خوشحال شد.

رفتار و برخورد همت چنان تأثیر عمیقی در او گذاشت که دیگر یکی از نیروهای خوب و متعهد شد و در تمام موارد حضور فعال داشت. تا این ‌که مدتی بعد، در عملیات «محمد رسول‌الله(ص)» شرکت کرد و شهید شد. بچه‌ها به او لقب «حر» زمان داده بودند.

بعد از این قضیه و پخش خبر شهادت او، تعدادی از ضد انقلابیون فریب خورده آمدند و خود را تسلیم کردند. جالب این‌که، آنها هم در لحظه ورود، سراغ حاج همت را می‌گرفتند.